به گزارش ایسنا، جشنواره جهانی فجر که از ۲۹ اردیبهشتماه آغاز شده پس از چند دوره متوالی پر شور، امسال حال و هوای متفاوتی را تجربه میکند و شلوغی و ازدحامی را که دورههای قبل برای تماشای فیلمهای ایرانی و خارجی رخ میداد کمتر شاهدیم و حتی خود محل برگزاری جشنواره هم (پردیس چارسو) در مقایسه با جشنوارهای چون حقیقت که همین جا بر پا شده، جمعیت کمتری را به نسبت دورههای قبلی میزبانی میکند.
البته این مسئله دلایل مختلفی میتواند داشته باشد که در جای خود قابل بررسی است. اما به هر حال امسال با نظر و انتخاب دبیر جشنواره رضا میرکریمی فیلمهایی انتخاب و دعوت شدهاند که بعضی از آنها با استقبال خیلی زیاد روبرو شده و برخی هم کمی غافلگیرانه بودند.
تا به امروز فیلمهایی مثل «بی حسی موضعی» حسین مهکام که رد و نشان فیلمهای کاهانی را دارد اما خیلیها آن را جمع و جور تر و بهتر میدانستند و نیز «استخوانهای شکسته... ه.» برادران محمودی با استقبال مواجه شده و هر دو هم به سانس فوق العاده رسیدهاند تا از فیلمهایی باشند که برایشان صفی طولانی تشکیل شده است چون امسال از آن صفهایی که یک ساعت قبل از نمایش فیلمها تشکیل میشد چندان خبری نیست و این خیلی از علاقهمندان حاضر در چارسو را که بدون استرس نبود جا میتوانند فیلم ببینند، خوشحال میکند. بویژه آنکه معمولاً بلیتهایی که برای تماشای فیلمها باید تهیه شود، زود تمام میشود ولی با این حال جز برخی آثار، دیدن بیشتر آنها سختی خاصی ندارد.
در این بین تماشای فیلمهایی که به جشنواره ملی فجر راه پیدا نکرده بودند یا در این رویداد رونمایی شدند با واکنشهای مختلفی مواجه شدهاند از جمله فیلم «جهان با من برقص» سروش صحت که از معدود فیلمهایی بود که تماشاگران به تشویق آن پرداخته و تا پایان تیتراژ هم در سالن ماندند. فیلم «مصائب شیرین دو» داود نژاد هم برای خیلی ها خاطره برانگیز بود و مورد توجه قرار گرفت و فیلمی مثل «لابیرنت» که فقط در بخش بازار بود هم این سوال را پیش میآورد که در چرا در مقایسه با بعضی آثار دیگر، این فیلم در جشنواره ملی پذیرفته نشده بود!؟
در کنار نمایش فیلمها، کارگاههایی هم در پردیس چارسو با موضوعات مختلف توسط هنرمندان ایرانی و خارجی برگزار شده که بعضی از آنها مخاطب خیلی کمی داشتند و چندان مورد استقبال قرار نگرفتند.
یکی دیگر از بخش های جشنواره، بازار است که از همان روز اول جشنواره آغاز به کار کرد و امسال برخلاف سالهای قبل نسبتاً فعال و با حضور افراد بیشتری کارش را شروع کرد و اکثر غرفه داران و فروشندگان ایرانی فیلمها منتظر مهمانان خارجی بودند که برای برخی از آنها تا به حال چندان اتفاق موثر و مورد قبولی نیفتاده است.
در این باره مسئول یکی از غرفههای ایرانی با اشاره به اینکه با توجه به اهداف کمپانی شان توانستهاند مذاکراتی با خارجیها داشته باشند ولی برای جواب قطعی و همکاری باید منتظر جواب آنها باشند؛ در عین حال انتقاداتی را مطرح کرد.
مژگان غلامعلی از شرکت «Stunning Media»گفت: اولویت ما تولید فیلم و نیز تولید مشترک با کشورهای دیگر و فعالیتهای پس از تولید به ویژه ویژوال افکت است که از جمله آنها به فیلم «پریناز» میتوان اشاره کرد و فیلم «درخت گردو» هم از آخرین تولیدات ماست که با ترکیه تهیه شده است.
او با اشاره به اینکه این شرکت در حوزه پخش هم فعالیت میکند، ادامهداد: امسال در مقایسه با سالهای قبل از همکاران دیگر نیز میشنویم که هم حضور مهمانان و خارجیها کمتر شده و هم حضور شرکتهای ایرانی. کلاً امسال خیلی خلوت تر شده است. البته درباره شرکتهای ایرانی مهمترین دلیل مسائل اقتصادی است.
وی با بیان اینکه «ما یکسری قرارها را قبل از جشنواره هماهنگ کرده بودیم و برخی را هم بیرون از بازار توانستیم هماهنگ کنیم، ولی برخی کمپانیهایی که آمده اند مثل اندونزی اصلاً اطلاعات خوب و کاملی از آنها وجود نداشت که این به خود آنها هم برمیگشت» گفت: امسال بازار را به لحاظ کیفیت حضور خارجیها خیلی مثبت ندیدم و حتی احساس کردم بعضی از آنها صرفاً برای دیدن ایران آمدهاند. امیدوارم برای سال آینده مهمانهایی که دعوت میشوند مفید باشند و برای حضور در این بازار جدی باشند نه اینکه مارکت جشنواره فقط به عنوان یک شو برگزار شود.
اما از اینها که بگذریم، جشنواره امسال حاشیه های ریزی هم داشته که در جای خود قابل تامل و توجه اند مثل راه های مختلف درآمدزایی با فروش اقلام جشنواره. البته این موضوع در بسیاری از جشنواره های دنیا اتفاقی طبیعی است و چه بسا در اینجا از هدر رفتن آنها هم جلوگیری کند اما تصمیمات ناگهانی دست اندرکاران جشنواره در مواردی تعجب برانگیز شد.
مثلاً در روز و ساعتهای اول جشنواره، جدول نمایش در بخش اطلاعات به رایگان در دسترس بود ولی به فاصله چند ساعت تصمیم گرفته شد، قیمتی برای آن تعیین کنند آن هم به این بهانه که به سیل زدگان کشور داده شود. همچنین کاتالوگ جشنواره به قیمت ۶۵ هزار تومان فروخته میشود در حالی که به گفته آنهایی که سال قبل آن را خریده بودند، ۲۵ هزار تومان قیمت داشته است.
نکته قابل تامل دیگر کم اهمیتی اتفاقات جشنواره برای بعضی اهالی رسانه یا آنهایی که مدعی فعالیت رسانهای هستند، است و به نظر میرسد این جشنواره برای آنها هم یک دورهمی شده که تنها اعتراضشان داشتن کارت با بن غذا باشد وگرنه نبود اینترنت، کمرنگ بودن حضور مهمانان خارجی دعوت شده مخصوصاً مهم ترینشان یعنی "پل شریدر" که هنوز در جشنواره آفتابی نشده و روزهای اول حضورش در ایران را در اصفهان و احتمالاً شهرهای دیگر به سر برده یا وضعیت بازار جشنواره و … کمترین اهمیتی برایشان داشته است.
نظر شما